پاسخی به آقای صادق زیباکلام در مورد روایتش از جنگ تحمیلی!

زیباکلام: اگر امکان جلوگیری از جنگ بود من تلاشی از ایران ندیدم و برعکس بهانه به دست صدام دادند!!

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند


آقای زیباکلام، پاسخ اول به شما در “اگر” خودتان موجود است و این امکان وجود نداشت و عاقل بدنبال ناممکن نمی رود.

پاسخ دوم به شما، نگاه محدود شما به موضوعی است که محدود به آن محدوده نمی باشد. ( فرمودید امریکا به صدام دستور نداده است!!)
اولاً: معمولاً روش امریکا دستور مستقیم نیست.
دوماً: برای هدایت صدام به جنگ، لازم نبود که امریکا بطور مستقیم با صدام صحبت کند.
همچنین موارد ذیل در تاریخ ثبت شده اند و حتماً آنها را قبول دارید:
1- صدام سوسیالیست بود و شوروی هم دل خوشی از جمهوری اسلامی ایران نداشت!
2- جنگ می توانست منافع فروش اسلحه را برای شوروی داشته باشد.
3- صدام در قرار داد 1975 الجزایر با شاه ایران، مار زخم خورده بود.
4- صدام طالب نام در بین کشورهای عرب بود.
5- صدام معاون حسن البکر(رئیس جمهور سابق عراق) بود و در تابستان سال 1358 و برای شروع جنگ حسن البکر و گروهی از مخالفین خود را کشت.
6- دیکتاتورهای عرب خلیج فارس زیر نظر امریکا بودند و شدیداً تحت تأثیر نصایح امریکا قرار داشتند.
7- دیکتاتورهای عرب خلیج فارس با تحریک بیشتر صدام و قبول هزینه های جنگ، او را تشویق به شروع این جنگ نمودند.
8- صدام چند ماه پس از ریاست جمهوری خود، ایرانی های دارای تابعیت عراقی را اخراج نمود تا بر مشکلات انقلاب نوپای ایران بیفزاید و در شهریورماه سال 1359 و در حضور ملک عبدلله شاه اردن و دست نشانده ی امریکا، اولین توپ را به سمت ایران شلیک کرد و رسماً جنگ تحمیلی را آغاز نمود.

آقای زیباکلام موارد فوق کافی است تا بفهمید جواب “اگر” شما همانا عبارت ذیل است:
“جلوگیری از شروع جنگ توسط صدام غیر ممکن بود”

تلاش برای غیر ممکن، از نادانی و کم خردی است.

لذا تأکید می کنم که مشکل شما برای درک موضوع، فقط و فقط مربوط به نگاه محدود به موضوعی است که محدود به آن محدوده ی مورد تصور شما نمی باشد.

وگرنه می بایست به خیانت شما فکر کنیم که من فکر نمی کنم چنین باشد.

تفکر شما در مورد مقدس کردن برخی موضوعات در جمهوری اسلامی همچون:
جنگ تحمیلی
اشغال سفارت امریکا
حق فعالیت هسته ای
حضور در سوریه
شهید حججی در سوریه

نیز بخاطر همین مشکل در سیستم تفکر شماست و ناشی از نگاه محدود، کم اطلاعی و قدرت تحلیل کم شماست.

بالا رفتن از نردبان علم، بسیار پسندیده و ارزشمند است و بالاترین عبادت می باشد ولی:
آگاهی ناقص، نتیجه ی تفکر محدود فوق الذکر است که بخاطر انتخاب غلط نردبان علم و آگاهی می باشد و انسان را به حقیقت نمی رساند.

فیلسوفی که به الحاد و گمراهی رسیده، دانش زیادی دارد ولی آگاهی ناقص او باعث می شود که ارزش وی کمتر از افراد بی سواد شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!