استعمار جدید

تا اوایل قرن بیست، استعمارگر با تحمل هزینه های نظامی بسیار، بطور مستقیم به کشوری حمله می کرد و آنرا اشغال می نمود، سپس عده ای از نظامیان خود را در آن کشور نگه می داشت و بطور مستقیم حکومت می کرد.

در این حالت مردم محلی که از حضور استعمار راضی نبودند به نظامیان متجاوز حمله می کردند.

با منسوخ شدن استعمار کهن بخاطر قیام ملتها و هزینه ی زیاد آن، روش جدیدی برای استعمار بوجود آمد و آن نصب حاکم غیر مردمی محلی از سوی استعمارگر می باشد.

در این حالت دیکتاتور نصب شده از سوی استعمار و استعمارگر به یکدیگر وابسته می باشند.

دیکتاتور مورد حمایت مردم نمی باشد و لذا نیاز به حمایت استعمارگر دارد.

استعمارگر هم در صورتی دیکتاتور را در مقابل ملت حمایت می کند که منافع استعمارگر را تأمین نماید.

استعمارگر برای کنترل ملتهای مستعمرات از روشهای کثیفی همچون استفاده از اختلافهای قومی، مذهبی، حزبی و غیره استفاده می کند.
همچنین با ایجاد جنگهای منطقه ای و مشغول کردن ملتها به موضوعات غیر اخلاقی و هزاران موضوع کثیف دیگر.

لذا استعمارگر، دمکراسی واقعی و آرامش برای مستعمرات نمی خواهد.

چون ظلم استعمارگران حتمی و آشکار است و سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر می توانند مشکل بزرگی برای استعمارگران بوجود آورند، لذا استعمارگران جدید غرب، برای کنترل ملتها و جلوگیری از قیام آنها، علاوه بر موضوعات فوق، سازمانهای بین المللی و سازمانهای مدافع حقوق بشر را نیز به کنترل خود در آوردند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!