کشورهای غربی و دمکراسی واقعی

کشورهای غربی پتانسیل جامعه واقعی دمکراتیک را دارند.
ولی توسط حاکم سرمایه دار کشورشان و حکومتهای دیگر غربی که سرمایه دارانش قدرت بیشتری دارند کنترل می شوند.
زیرا اگر حکومت دمکراتیک واقعی در یکی از کشورهای غربی تشکیل شود، موج آن به بقیه کشورهای غربی سرایت خواهد کرد.

غربی ها، دمکراسی نداشته را به دیگر کشورها صادر می کنند!!

وجود انتخابات نشاندهنده وجود دمکراسی نیست،

بلکه انطباق عملکرد منتخبین با خواست ملت،

به معنی وجود دمکراسی واقعی است.

که در کشوهای غربی نیز وجود ندارد.

امریکا و اروپا می خواهند دمکراسی را به دیگر کشورها صادر کنند در صورتی که خودشان فاقد آن هستند!!

در اکثر کشورهای جهان انتخابات هست ولی دمکراسی نیست.

آیا مردم آمریکا موافق جنگهای آمریکا با ویتنام و بسیاری کشورهای دیگر و دخالت های امریکا در براندازی حکومتهای دیگر کشورها هست؟

آیا مردم انگلیس، موافق دخالتهای کشورشان و سازمانهای اطلاعاتی آن در کشورهای دیگر هست؟

آیا ملت های غربی موافق عملکرد حکومت خود در مقابل سرمایه داران بزرگ این کشورها هست؟

البته بررسی سیستم انتخابات و شبکه حاکمیت در کشورهای غربی، ما را به همین نتیجه می رساند.

رئیس جمهور و بقیه مسئولین در کشورهای غربی، ممکن است از انسانهای خوب یا بد باشند ولی باید تابع شبکه حاکمیت تحت کنترل سرمایه داران بزرگ آن کشور باشند.

انتخابات موجود در غرب، نشانه ی دمکراسی نیست!

انتخابات دمکراتیک، شرایطی دارد که سرمایه داران حاکم بر کشورهای غرب، هرگز آن شرایط را رعایت نخواهند کرد!

انتخابات نشاندهنده وجود دمکراسی نیست ولی عدم وجود انتخابات، نشانه ی دیکتاتوری می باشد.

زیرا مکانیسم صحیح انتخابات مهم است.

در صورتی مکانیسم انتخابات صحیح است که منجر به حکومت مردمی واقعی گردد.
حکومت مردمی شرایطی دارد و آن این است که در جهت مصالح ملتها عمل می نماید.
در غیر این صورت غیر مردمی است و اگر حکومت غیر مردمی با انتخابات روی کار آمده باشد، مکانیسم انتخابات آن صحیح نبوده است.

مصالح ملتها:

  1. ایجاد عدالت اجتماعی در جامعه
  2. روابط عادلانه با ملتهای دیگر
  3. ترویج اخلاق نیک در جامعه
  4. ترویج آگاهی در جامعه

نقض بند 1:

حکومتهای سرمایه داری که عدالت اقتصادی را بین سرمایه داران و آحاد دیگر جامعه برقرار نمی کنند، حکومتهای مردمی نیستند.

نقض بند 2:

استعمارگران غرب و شرق، مردمی نیستند زیرا استعمار ملتهای دیگر با مصالح ملتها مخالف است.
استعمارگران غرب که برای منافع اقتصادی، گروههای تروریستی را می سازند تا کشورهای دیگر را اشغال نمایند، حکومتهای مردمی نیستند.
امریکایی که دست به کشتار ملت ویتنام زد نمی تواند حکومت مردمی باشد.
امریکایی که دیکتاتورهایی مثل پینوشه در شیلی، پهلوی در ایران، امرای عرب خلیج فارس و بسیاری دیگر را نصب یا حمایت کرد، نمی تواند حکومت مردمی باشد.

هیچ ملتی راضی به کشتار ملتهای دیگر برای منافع اقتصادی یا سیاسی نیست.

نقض بند 3:

حکومتهایی غربی که اخلاق مبتذل را در جامعه ترویج می کنند، حکومتهای مردمی نیستند.

نقض بند 4:

حکومتهایی که با استفاده از رسانه های خود، اجازه آگاهی مردم را از آنها صلب می کنند تا علیه حکومتهای خود قیام نکنند، حکومتهای مردمی نیستند.

مشکل اقتصادی نشاندهنده عدم دمکراسی نیست زیرا ممکن است ناشی از مبارزه استعمارگران با آن حکومت دمکراتیک واقعی باشد ولی عدالت اجتماعی در شرایط بد اقتصادی تحمیل شده می تواند نشاندهنده دمکراسی باشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!