ارث حق است ولی انصاف هم مهم است!

تعالیم دینی قوانینی برای ارث قرار داده است.

ولی همچنین تعالیم دینی، بارها سفارش به انصاف و کمک به دیگران نموده است

و البته اولویت را برای کمک به آشنایان قرار داده است.

اگر ارثی از پدر یا مادر به همسر و چند فرزند برسد و یکی از آنها شرایط مالی بسیار بدی نسبت به دیگر ورثه داشته باشد، انصاف آن است که با توافق، ارث بیشتری به او بدهند.

اگر این کار را نکردند، حق خود را گرفته اند ولی منصف نبودند و لذا مورد بازخواست خداوند قرار خواهند گرفت که به برادر یا خواهر یا مادر خود کمک نکردند.

ضمن اینکه خارج از موضوع ارث نیز، بابت کمک نکردن به نزدیکان نیازمند خود، مورد بازخواست خداوند خواهند بود و موضوع ارث مزید بر علت می باشد.

یا پدر یا مادری که می خواهند ارث از فرزند فوت شده خود بگیرند و همسر و فرزندان مرحوم، نیاز بیشتری به ارث داشته باشند!

یا توجه نداشتن و اهمیت ندادن به  وضعیت مالی فرزندان یتیم خواهر یا برادر فوت شده خودشان. (نه تنها به فرزندان یتیم خواهر یا برادر خود کمک نمی کنند بلکه ایتام را از ارث پدربزرگ و مادربزرگ بهره مند نمی کنند به این خاطر که شرعاً چیزی به آنها تعلق نمی گیرد!) قطعاً ایشان بابت بی انصافی و عدم کمک به دیگران از نعمت هایی که خداوند به ایشان داده، مورد بازخواست خداوند خواهند بود و در دنیا و آخرت مجازات می شوند.

اطرافیان متوفی، نقش مثبت و منفی را ایفا می نمایند. برخی طرف حق و انصاف را می گیرند و نصیحت مثبت می کنند و برخی طرف باطل و بی انصافی را پیشه می کنند. همه ی اطرافیان سخن از یتیم نوازی می کنند ولی اکثر ایشان یا کمکی به یتیمان نمی کنند یا بر ضد یتیمان عمل می کنند.

گاهی اطرافیان به بهانه ی یادآوری، به وارث متمول و بی نیاز می گویند گرفتن ارث حق توست و منظورشان دقیقاً این است که ارث خود را بگیرد و بقیه ی وراث محتاج را به مشکل بیندازد.

البته خداوند از نیت های درونی افراد آگاه است و پاداش و مجازات به عدالت جاری خواهد نمود.

کمک کردن و طرف حق و انصاف و یتیم را گرفتن، سعادت می خواهد که نصیب هر کسی نمی شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!