دمکراسی و انتخابات

دمکراسی در انتخابات، باید شرایط و ضوابط منطقی داشته باشد.
گفته می شود که اکثریت مردم هر کشور، به هر چیز رأی دادند لازم است اجرا شود!
به هر چیز رأی دادند باید اجرا شود، صحیح نیست.
زیرا ممکن است به چیزی رأی دهند که منطق انسانی آنرا رد کند.
بطور مثال :
1- رأی بدهند که باید کودکی به قتل برسد!
این موضوع عجیب و غیر ممکن نیست زیرا در جوامع عقب افتاده گذشته وجود داشت.
2- رأی دهند که هر کس بتواند آزادانه و در انظار عمومی عریان ظاهر شود!
این هم عجیب نیست. زیرا عریان شدن میزان دارد! آیا در حال حاضر میزان آن منطقی است؟ خیر، زیرا در جوامع غربی و غیر مذهبی و مستعمرات ایشان، به حدود عریانی رسیده است.
3- رأی دهند که قانون بردگی سیاه پوستان برگردد!
این هم عجیب نیست، زیرا در حال حاضر این قانون به صورت امروزی آن برای سفید پوستها هم وجود دارد. کارگران و کارمندان برده های سرمایه داران هستند با این تفاوت که در منزل ارباب خود زندگی نمی کنند و از غذای ارباب نمی خورند. حقوقی می گیرند تا مسکن و غذای خود را تهیه کنند.
در ظاهر مسئولین خود را انتخاب می کنند ولی در اصل افراد مورد تأیید سرمایه داران را انتخاب می کنند.

دمکراسی در غرب بصورت واقعی آن وجود ندارد و سرمایه داران آنرا به بیراهه کشیده اند.
بطور مثال :
1- اجازه ی سقط جنین برای جنین سالم و دارای روح و نزدیک به تولد!!
2- اجازه ازدواج همجنسگراها !!
3- ممنوع کردن حجاب منطقی زنان و مردان، بجای ارزش قائل شدن برای آن!!
….
واقعیت دمکراسی در غرب :
حکومتهای دمکراتیک موجود، حالتی بوجود آورده اند که مردم به یک کاندید رأی می دهند و آن کاندید قبلاً به تأیید حاکمان پشت پرده رسیده است.
رأی مردم نشان دهنده خواست آنهاست بنا به اینکه هر کاندید برنامه و دیدگاهی را از خود بروز می دهد ولی در نهایت وقتی پیروز انتخابات شد خواست حاکمان پشت پرده را انجام خواهد داد.
در عوض ملتها را تشویق به موضوعات غیر اخلاقی می نماید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!