شیلی با نام رسمی جمهوری شیلی ( نام انگلیسی Chile )
کشوری است واقع در آمریکای جنوبی که پایتخت آن سانتیاگو است. شیلی در نقشۀ آمریکای جنوبی به مانند یک نوار بلند و باریک میان کوه‌های رشته کوه آند در شرق و اقیانوس آرام در غرب کشیده شده‌است. اقیانوس آرام کل مرز غربی این کشور را تشکیل می‌دهد، و از شمال با پرو، از شمال شرق با بولیوی، از شرق با آرژانتین، و در پایین‌ترین نقطه جنوبی کشور با گذرگاه دریک هم‌مرز است. این کشور به همراه اکوادور تنها کشورهایی در آمریکای جنوبی هستند که با برزیل مرز مشترک ندارند. طول خط ساحلی این کشور با اقیانوس آرام ۶۴۳۵ کیلومتر است.
بیابان آتاکاما با وسعت ۱۰۰۰ کیلومتر در بخش شمالی این کشور واقع شده‌است. این بیابان در واقع خشک‌ترین ناحیه بر روی زمین است که با توجه به خشک بودن آن دارای ارزش اقتصادی فراوان برای کشور شیلی است. این بیابان سرشار از فلزاتی معدنی همچون فلز مس ، طلا و نقره است که در سال ۲۰۱۵ تنها ۵٬۷ میلیون تن مس از این بیابان استخراج و سپس صادر شده است.
این کشور دارای رتبه ی اول منابع مس در دنیا می باشد.
یکی از مهم‌ترین رویدادها در تاریخ کشور شیلی مربوط به دهۀ ۷۰ میلادی است زمانی که سالوادور آلنده از حزب مارکسیست شیلی در انتخابات این کشور پیروز و به عنوان رئیس‌جمهور برگزیده شد اما پس از آن در کودتای ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ توسط سازمان سیای امریکا، آگوستو پینوشه به قدرت رسید.
امریکا، برای منافع خود، دست به این کودتا زد و دست پینوشه را برای سرکوب ملت شیلی باز گذاشت.
پینوشه، دیکتاتور امریکایی، جنایتهای زیادی در شیلی مرتکب شد و مردم شیلی را به خاک و خون کشید و به جنایت جنگی علیه مردم محکوم گردید ولی هرگز مجازات نشد و در سال 2006 به درک واصل شد.
امریکا طی 17 سال زمامداری دیکتاتور خود، کنترل کامل کشور را در دست گرفت و پس از آن در سال 1989 پینوشه را با مصونیت قضایی کنار گذاشت تا محاکمه نشود و پاتریشیو آیلوین از حزب دمکرات مسیح را به قدرت رساند. در این وضعیت که تمام مراکز مهم کشور و حکومت در کنترل امریکاست، انتخابات نمی توانست کشور شیلی را از دست سرمایه داران حاکم امریکا خارج نماید. همانطور که انتخابات در امریکا نمی تواند، امریکا را از دست سرمایه داران حاکم بر امریکا خارج نماید.
کودتا و کشتار در شیلی نه خواست مردم امریکا بود و نه برای منافع آنها، بلکه برای منافع سرمایه داران امریکا و توسط سازمان سیای امریکا که تحت کنترل سرمایه داران بزرگ امریکاست، صورت گرفت. هر چند مردم امریکا، بطور غیر مستقیم از این کشتار و کشتارهای مشابه در نقاط دیگر جهان، نفع می برند. زیرا سرمایه داران بزرگ و حاکم بر امریکا، نمی توانند در شرایط نارضایتی مردم امریکا، دست به گسترش نفوذ خود در دنیا بزنند، و لازم است رفاه و رضایت مردم امریکا را جلب نمایند.
پس رفاه و رضایت مردم امریکا، حق السکوت آنها در برابر کشتار دولت امریکا توسط سازمان سیا و دیکتاتورهای امریکا در مستعمرات در سطح جهان است.
شیلی تنها مستعمره و پینوشه تنها دیکتاتور امریکایی نیست. دیکتاتورهای امریکا در کشورهای خلیج فارس و دیگر کشورها بسیارند. و کشتار و سلب آزادی از ملتهای این کشورها، با سکوت ملت امریکا و سازمانهای مدافع حقوق بشر همراه است.
البته انگلیس، فرانسه و روسیه نیز در مرتبه دوم استعمارگری در جهان قرار دارند. با این تفاوت که روسیه کنترل سازمانهای حقوق بشر را در کنترل ندارد و به همین دلیل گسترش نفوذ او در حال کاهش می باشد. زیرا جنایات مرتکب شده توسط امریکا و انگلیس و فرانسه، قابل پیگیری نیست. زیرا ایشان و مستعمرات تحت فرمانشان، دارای اکثریت اعضای سازمان ملل متحد و سازمانهای مدافع حقوق بشر می باشند.
بدترین کاری که امریکا در چند دهه اخیر انجام داد، ساخت و استفاده از گروههای تروریستی به ظاهر مسلمان، برای اشغال افغانستان و سوریه انجام داد! ولی سازمان ملل و سازمانهای مدافع حقوق بشر، هیچوقت توان اعلام رسمی این موضوع که رأس همه ی جنایات گروههای تروریستی، امریکاست، نمی باشد.
