ایران

موقعیت: از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان و از شمال با کشوهای ترکمنستان و آذربایجان و ارمنستان و دریای خزر و از شرق با افغانستان و پاکستان و از غرب با عراق و ترکیه همسایه است.

 

در قرن 19 میلادی پادشاهان قاجار به ایران حکومت کردند و ایشان با بی لیاقتی خود، بسیاری از سرزمین ایران را از دست دادند. در ابتدای قرن 20 رضاشاه برایران حکومت کرد و با شکست آلمان امریکا و انگلیس از جنوب و شوروی سابق از شمال ایران را اشغال نمودند و فرزند رضاشاه یعنی محمدرضا را به پادشاهی ایران انتخاب نمودند.

رضاشاه گرایش به آلمان هیتلر داشت و فرزندش مطیع امریکا بود. رضاشاه با زور می خواست زنان ایران را بی حجاب و فاسد نماید و فرزندش با روشهای نرم غربی، گویی پیشرفت ایران میسر نیست مگر با کشف حجاب و رواج فساد اخلاقی!

 

در سال 1978 مصادف با 22 بهمن 1357 هجری شمسی قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) علیه محمدرضا شاه پهلوی به پیروزی رسید و در همان سال میلادی و مصادف با 12 بهمن 1358 هجری شمسی با انتخابات آزاد ملت ، با رای 98% به حکومت جمهوری اسلامی ایران رای دادند.

استعمارگران غرب، برای اجبار حکومت جدید ایران به وابستگی به خودشان، موانع زیادی بر سر ایران بوجود آوردند. چندین برنامه کودتا و جنگ تحمیلی حکومت صدام علیه ایران از جمله آن تلاشها بود که مستعمرات عرب استعماگران غرب، متعهد به پرداخت هزینه های این جنگ نابرابر بودند ولی با هدایتهای رهبر فقید انقلاب اسلامی، بعد از 8 سال با معرفی صدام به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل به پایان رسید.

البته کوتاه آمدن استعمارگران دلیل دیگری هم داشت و آن برنامه بعدی آنها برای منطقه بود، یعنی هدایت صدام به اشغال کویت و گرفتن بسیاری امتیازات از مستعمرات عرب خود برای آزادسازی کویت از دست صدام، سپس جدا کردن کردستان عراق برای شروع خودمختاری و درگیر کردن چهار کشور در این خودمختاری، سپس سقوط صدام تا بوجود آوردن داعش و اشغال عراق و سوریه توسط داعش و اشغال کامل عراق و سوریه توسط امریکا به بهانه اخراج داعش!!! (البته دقیقاً مشابه این کار را در افغانستان انجام داده بودند، یعنی القاعده را ساختند و وارد افغانستان نمودند و سپس به بهانه اخراج القاعده، افغانستان را اشغال نمودند.)

 

رهبر فقید ایران، هوشمندانه زیرکانه ترین روش ممکن، برای حفظ انقلاب در برابر استعمارگران غرب را انجام دادند که برخی ممکن است آنرا ناشی از خطای ایشان بدانند ولی صحیح نیست.

دو نمونه از این کارهای زیرکانه، یکی قبول بنی صدر برای ریاست جمهوری بود، که می توانستند قبل از انتخابات چهره واقعی او را به ملت معرفی کنند تا انتخاب نشود ولی نکردند. و دیگری اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان بود، که می توانستند مانع شوند ولی مانع نشدند.

روشهای زیرکانه رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران باعث شد تا این کشور بصورت مرحله ای، به پایداری و امنیت برسد و راه را برای استقلال، عمران و پیشرفت باز کند.

این واقعیت را فراموش نکنیم که هر جا جای پای استعمارگر باشد، چه از نوع غربی یا شرقی، نباید انتظار پیشرفت آن ملت را داشته باشیم. زیرا استعمارگران، نوکر و مصرف کننده می خواهند.

واقعیت دیگر آنکه، اگر ایران قدرتمند و مستقل امروز نبود و بجای آن محمدرضاشاه وابسته، در حکومت بود، حالا بجای شاه، داعش بر ایران حکومت می کرد و عراق و سوریه هم در کنترل کامل داعش بودند. فقط یک حکومت مستقل و قدرتمند می توانست، بفکر مصالح ملت ایران باشد و تسلیم خواست استعمارگران نشود. نمونه آن مبارک مصر و بن علی تونس بود که مطیع کامل امریکا بودند ولی چون مستقل و مردمی نبودند براحتی در مسیر برنامه های استعمارگران غرب قرار گرفتند و سقوط کردند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!