آزادی بیان، نیز به محیط و شرایط انتشار دارد که در غرب این محیط و شرایط در دست سرمایه داران حاکم می باشد!
1- صوت در خلاء پخش نمی شود و نیاز به محیطی برای انتشار دارد.
2- صوت ضعیف در محیطی که صدای بلند وجود دارد، شنیده نمی شود.
با توجه به دو مورد فوق،
آزادی بیان نیز، نیاز به محیطی مناسب، برای انتشار موثر دارد.
برنامه ریزان و نظام سلطه در امریکا، با احاطه بر کلیه مفاصل موثر در امریکا:
1- آزادی بیان را به ملت داده اند ولی اجازه انتشار فراگیر نظر متفکران وطن پرست را در کل امریکا، به آنها نمی دهند زیرا همه ی رسانه های امریکا در دست سرمایه داران بزرگ امریکا می باشند.
2- با احاطه ای که سرمایه داران بزرگ بر رسانه ها و افکار عمومی دارند، صدای متفکران را بصورتی که خودشان می خواهند و بصورت سریع و گذرا مطرح می کنند که تأثیری بر افکار عمومی نداشته باشد.
به این ترتیب : آزادی بیان هست ولی توان تغییر در جامعه و افکار عمومی را ندارد.
لذا می توان گفت که نظام سلطه در امریکا، ابتدا توان تغییر را از آزادی بیان گرفت و سپس آنرا در جامعه قرار داد. بطوریکه نتواند ضرری را به سرمایه داران حاکم بر امریکا برساند.
با این حال به وجود آزادی بیان در کشورهای خود افتخار می کنند،
و به کشورهای دیگر فشار می آورند تا آزادی بیان ملتها را رعایت کنند،
و از این فشار برای تغییر حکومتها بنفع خود استفاده می کنند.
این وضعیت در امریکا واضح تر است ولی در اروپا نیز برقرار می باشد.
