سیاست از حقوق بشر جدا نیست زیرا سیاست، دروغ و فریب های ظالم است بر علیه مظلوم، و مظلوم، انسان است و حقوقی دارد.
اخلاق از سیاست جدا نیست، زیرا سیاست، دروغ و فریب های ظالم است و ظالم انسانی است که اخلاقش دچار مشکل اساسی شده است.
دین از اخلاق و سیاست جدا نیست زیرا کسی که دین ندارد اخلاق ندارد و کسی که اخلاق ندارد برای منافع خود، سیاست های دروغ، فریب، فتنه و جنگ را در پیش می گیرد.
بعبارتی دین مجموعه ای از تعالیم اخلاقی و رعایت حقوق بشر است.
دین توصیه هایی برای کمک به مظلوم و مبارزه با ظالم به انسان ارائه می دهد.
دین انسان را به تشکر و قدردانی از کمک مخلوق و نعمتهای خالق تشویق می کند.
جامعه از این چهار مورد جدا نیست زیرا جامعه، در بر گیرنده ی همه ظالمان سیاستمدار و انسانهای مظلوم دین دار و اخلاق مدار است.
استعمارگران غرب، سعی زیادی دارند تا جهان را با سیاست فریب، و موضوعات ضد اخلاقی اداره کنند و دین و اخلاق نیکو را از جامعه دور کنند تا منافع خود را تأمین نمایند و از قیام ملتها علیه ظلم خود در امان باشند.
ولی با افزایش آگاهی ملتها و رشد افکار عمومی، در آینده ای نه چندان دور، ملتها بر سرمایه داران ظالم پیروز خواهند شد و اخلاق انسانی بر جهان حکمفرما خواهد شد.
