ابتدای دولت سیزدهم، بدترین کارنامه کاهش ارزش پول ملی در ابتدای دولتهای قبل

کنار گذاشتن سیاست کاهش ارزش پول ملی امکان پذیر است ولی ابتدا لازم است مسئولین دولت به دلایل لزوم انجام این کار معتقد شوند.

البته مجلس شورای اسلامی نیز می تواند قانون ممنوعیت کاهش ارزش پول ملی را تصویب نماید.

مسئولین اهمیت حفظ ارزش پول ملی را نمی دانند!

وفاداران به نظام، برای پول ملی، ارزش قائل هستند و سراغ خرید ارزهای دیگر نمی روند. نباید ایشان را ناامید از پول ملی نمود.

کاهش ارزش پول ملی، فقیرتر کردن فقیران و از بین بردن رضایتمندی ملت می شود.

کاهش ارزش پول ملی، دشمنان ایران بزرگ را مصمم تر در فشار اقتصادی علیه ایران می نماید.(روسیه برعکس ایران، بعد از جنگ اوکراین، ارزش روبل را افزایش داد تا فشار اقتصادی غرب را بی اهمیت نشان دهد.)

دولت سیزدهم، دولت را با دلار 24 هزار تومان تحویل گرفت و امروز بیش از 38 هزار تومان است.

هیچ دولتی چنین شروعی در کاهش ارزش پول ملی نداشته است و موضوع جدید منفی علیه دولت وجود ندارد و بر عکس روند و جریانات عمومی به نفع دولت سیزدهم بود. لازم است دولت به جای بهانه ها به فکر تصحیح عملکرد خود باشد.

رهبری چندین بار سخن از افزایش ارزش پول ملی نمودند تا فشار اقتصادی بر مردم کاهش یابد ولی عملکرد مسئولین برعکس آن بود. وجود فساد در دولت یا عدم توانایی دولت، وقتی نتیجه یکی است و آن افزایش فشار اقتصادی بر ملت باشد چه فایده ای در تشریح و سخنرانی می باشد؟

به دلایل ذیل، توقع داشتیم دولت سیزدهم بتواند مقداری از کاهش ارزش پول ملی توسط دولت دوازدهم را برگرداند و به عبارتی مقداری از پولی که دولت دوازدهم با کاهش ارزش پول ملی، از جیب ملت وفادار به نظام برداشته بود به مردم بازگرداند(زیرا وفاداران به نظام، پول ایرانی نگه می دارند ولی دیگران به نظام و پول ملی اعتماد ندارند و ارز خارجی، طلا یا مسکن می خرند و نگه می دارند) ولی برعکس شد.

  1. طبق اعتراف مسئولین دولت سیزدهم در تلویزیون و شبکه های خبری، فروش و تحصیل درآمد نفتی، چند برابر دولت قبل شده است و حتی دولت سیزدهم توانسته است که پول فروش گاز و برق توسط دولت قبلی را وصول نماید.
  2. جنگ اوکراین به نفع دولت سیزدهم شد و دولت سیزدهم، قبل از انتخابات، اطلاعی از جنگ اوکراین که به نفع شرایط اقتصادی ایران شد نداشتند و قولهای خوبی به ملت داده بودند. لذا اگر جنگ اوکراین نمی شد، شرایط اقتصادی بسیار بدتر می شد. فروش نفت و گاز ایران، بعد از جنگ اوکراین آسانتر شد. ترانزیت کالا از روسیه به خلیج فارس به نفع اقتصاد ایران بود و بسیاری منافع دیگر از جنگ اوکراین.
  3. دولت سیزدهم، قرار بود با فساد اقتصادی مبارزه کند و قطع فساد اقتصادی باعث بهتر شدن اقتصاد می شد.
  4. قرارداد مهم 25 ساله ایران و چین و پیوستن به سازمان همکاری شانگهای و همکاری باهمسایه های ایران که در دولت دوازدهم به آنها اهمیت داده نمی شد ولی در دولت سیزدهم به آنها پرداخته شد.

و بسیاری موارد دیگر که انتظار می رفت شرایط اقتصادی بهتر شود ولی عملکرد و نتایج حاصله از این عملکرد ضعیف، باعث ناامیدی می شود و ناامیدی سم بسیار بدی برای شرایط کنونی جامعه می باشد.

ایران بزرگ با فداکاری بزرگانی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی با سرعت زیاد به جاهای بسیار بزرگ رسیده است و نباید با عملکرد ضعیف و مدیریت ضعیف چند نفر در قوه مجریه، این پیشرفت متوقف یا کند شود.

نارضایتی از عملکرد دولت را نمی توان انکار کرد و لذا می بایست راه چاره ای برای آن دید. رهبری لازم است در این خصوص ورود کنند و دولت را ملزم به حل مشکلات اقتصادی نماید و این به معنی دخالت رهبری در امور دولت نیست بلکه هدایت است و دولت نیاز به این هدایت دارد.

ایران بزرگ نیاز به مردان بزرگی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی در قوه مجریه دارد تا بطور جهادی مشکلات را حل کنند. نیاز به جهادگرانی دارد با این خصوصیات:

  1. سلامت کامل اخلاقی و متعهد به حفظ نظام و ملت باشد.
  2. توان قوی در مدیریت اجرایی داشته باشد.
  3. شجاع در تصمیم گیری.
  4. قاطعیت و شجاعت در مبارزه با فساد اقتصادی و رانت داشته باشد.
  5. افزایش بهره وری کارمندان و کاهش تصدی گری دولت و در نتیجه کاهش کارمندان و هزینه های دولت.
  6. ملت را خانواده خود بدانند و برداشتن از جیب ایشان را با کاهش ارزش پول ملی، بر خود، منع کنند.

دولت سیزدهم می بایست مردان و زنان بزرگ را برای اداره اجرایی ایران بزرگ بکار گیرد که هم پیشرفت در همه زمینه ها حاصل شود و هم رضایتمندی اقتصادی ملت را برآورده سازد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!