فشار اقتصادی امریکا باعث کاهش رشد اقتصاد ایران می شود ولی نباید باعث کاهش ارزش پول ملی شود.
مسئول کاهش ارزش پول ملی، با توجه به شواهد موجود، ناکارآمدی دولت ها می باشد که برای جبران ناکارآمدی خود، سراغ آسانترین راه یعنی کاهش ارزش پول ملی می روند.
محل ناکارآمدی دولت ها:
- رانت های مختلف موجود
- سرقت های مختلف موجود
- بهره وری حدود یک ساعت در روز در مؤسسات دولتی
- وجود مدیران و مسئولین ضعیف در بدنه دولت و البته در دو قوه دیگر
رانت های مختلف موجود:
باعث جابجایی پول از سمت ملت یا بیت المال به سمت چند نفر رانت خوار می شود.
مثلا
رانت استفاده از ارز ارزان دولتی
رانت گرانی کالا و عدم برخورد دولت با گرانی و گاهی حمایت دولت از گرانی کالا. اکثر کالاها در ایران گرانتر از قیمت همان کالا در خارج از کشور حتی با قیمت ارز آزاد می باشد. وقتی تولیدکننده، نتواند کالای خود را با قیمت فروش داخلی صادر کند یا وارد کننده بتواند ارزانتر از فروش داخلی آنرا بدست ملت برساند یعنی حتماً رانت انحصار و گرانی کالا داریم.
رانت امضای طلایی و رشوه در ادارات دولتی بطور گسترده که به نفع تعدادی و به ضرر ملت است.
توجه داشته باشیم، معمولاً تاکنون شاهد انتقال رانت از حالتی به حالت دیگر، به جای حذف و از بین بردن رانت هستیم.
تا دیروز به برخی رانت ارز دولتی داده می شد و با قیمتی نزدیک به آزاد می فروختند و دولت ساکت بود امروز رانت ارز قطع شده، ولی قیمت را بیش از قیمت آزاد دیروز بالا می برند و دولت، قیمت گران جدید را تایید و بنام قیمت مصوب، از آن حمایت می کند.
سرقت های مختلف موجود:
سرقت ها در اموال دولتی و موسسات و شرکت های عمومی بعلت عدم وجود قوانین و نظارت و کنترل و بازرسی مناسب دولت ها و وجود برخی دوستان سارقان و رشوه بگیران در دولت ها.
نمونه های سرقت های کوچک تا بزرگ و بسیار بزرگ، کم نیستند.
بهره وری حدود یک ساعت در روز در موسسات دولتی:
چند دهه است که همه ی مسئولین هم اعتراف دارند که بهره وری در موسسات دولتی در حدود یک ساعت است ولی هیچکدام از دولتها، نتوانستند یا سعی نکردند این بهره وری را افزایش دهند.
سه مورد مشکلات اساسی فوق، ناشی از مشکل چهارم است که همان ضعف مدیریت مدیران و مسئولین می باشد.
برای غلبه بر مشکلات، کافیست مشکل ضعف مدیریت حل شود.
راه حل برای حل مشکل ضعف مدیریت ها این است که انتخاب مدیران از حالت سلیقه ای یا از دوستان و آشنایان به سمت انتخاب قانونمند تغییر یابد.
این کار لازم است در هر سه قوه انجام شود.
بطوریکه می بایست کسانی برای انتخابات مجلس تأیید شوند که ضمن داشتن تعهد اخلاقی، از توان علمی بسیار بالا برخوردار باشند. گاهاً در مجلس قوانینی تصویب می شوند که کارها را بدتر از قبل می کنند و اگر به آن موضوع نمی پرداختند خیلی بهتر بود.
گذشته از اینکه برخی مسئولین کم سواد یا توان کم، که به تعهد ایشان استناد می شد هم اکنون در جبهه دشمن در داخل یا خارج از کشور زندگی می کنند و کاسه داغ تر از آش شده اند برای دشمنان قسم خورده ملت و نظام ایران. به عبارتی نه سواد کافی داشتند و نه کوچکترین تعهد اخلاقی به ملت و نظام را داشتند و صرفاً از دوستان و آشنایان مسئولین و انتخاب کننده گان ایشان بودند.
برخی مدیران، فقط جلوی پای خود را می بینند و برای جلب رضایت کارمندان خود، سعی می کنند حقوق کارمندان خود را بصورت حق جذب یا اضافه کار و یا از طریق دیگر افزایش دهند و کاری به حل مشکلات ندارند.
لذا مهمترین مشکلی که می بایست هر چه زودتر حل شود، سیستم انتخاب مدیران، به ترتیب از مدیران سه قوه تا مدیران ارشد و میانی هر سه قوه می باشد تا ایشان همه مشکلات موجود را حل کنند و ایران و ایرانی را از خود راضی کنند.
