گرایشات ملی ممکن است غیر انسانی و غیر اخلاقی باشند
ولی گرایشات دینی قطعاً انسانی و اخلاقی هستند.
منافع ملی معمولاً منافع ملی دیگران را نادیده می گیرد
ولی اعتقاد دینی منافع همه ملت ها را شامل می شود.
لذا جهانی شدن با گرایشات ملی ممکن نیست و متوازن و عدالت محور نخواهد بود و تنها با گرایش و اعتقادات دینی و انسانی ممکن است به جهانی شدن بطور عدالت محور برسیم.
مثلاً حکومت امریکا که منافع ملی امریکا را در جنگ و نفوذ سیاسی و اقتصادی با دیگران و بر خلاف منافع ملی دیگر ملتها تعریف می کند. البته ممکن است بسیاری از کشورها و از جمله امریکا، تعریف زیبایی از منافع ملی و جنگ نفوذ داشته باشند ولی واقعیت آنها، منافع خونین خواهد بود.
شبکه سرمایه داران حاکم بر امریکا و دیگر کشورهای سرمایه داری، اجازه جهانی شدن واقعی را نخواهند داد و بر ظلم خود بر ملت ها می افزایند و حاضرند برای حفظ و گسترش منافع اقتصادی خود، میلیاردها نفر انسان بیگناه را به خاک و خون بکشند.
لذا تنها راه جهانی شدن، اتحاد ملتهای جهان به رهبری منجی عالم بشریت بر علیه استعمارگران، خصوصاً استعمارگران غرب سرمایه داری خواهد بود. زیرا سرمایه داران غرب، انگیزه بیشتری برای جنایت علیه بشریت برای حفظ منافع اقتصادی خود دارند.
