لطیفه ای که مانند عملکرد دولت سیزدهم شد

راننده ای 42 نفر را زیر گرفته بود.
از او پرسیدند چرا 42 نفر را زیر گرفتی؟
گفت ترمزم بریده بود و می بایست به یک طرف منحرف شوم.
یک طرف 2 نفر بودند و طرف دیگر 40 نفر.
تصمیم گرفتم به طرفی منحرف شوم که 2 نفر بودند.
به او گفتند پس می بایست 2 نفر را زیر می گرفتی. چرا 42 نفر؟
گفت چون آن دونفر به طرف دیگر رفتند که 40 نفر آنجا بودند. من هم مجبور شدم 42 نفر را زیر بگیرم.

یعنی راننده با تغییر شرایط، برنامه یا تصمیم جدید را درست تغییر نداد و خود را متمرکز کرد که می بایست آن 2 نفر را زیر بگیرد.

تفکر اشتباه دولت سیزدهم در موضوع افزایش نقدینگی و ایجاد تورم

نظر برخی کارشناسان اقتصادی، این بود که بهتر است دولت سیزدهم بجای انباشت عوارض افزایش نقدینگی و رسیدن به تورم ناگهانی، تورم را از ابتدای روی کار آمدن و متناسب با افزایش نقدینگی شروع کند.

دولت سیزدهم، از تورمی بالاتر از تورم دولت قبلی شروع کرد!

صادرات نفت ایران در انتهای دولت دوازدهم، تقریباً به صفر رسیده بود ولی با شروع جنگ اوکراین، معادله تغییر کرد اما دولت سیزدهم، متمرکز شده بود به اینکه تورم زیاد را ادامه دهد و توجهی به تغییر شرایط نکرد.

با شروع جنگ اوکراین، طبق گزارشات دولت سیزدهم، گشایش در فروش نفت ایجاد شد همچنین نفتی را که دولت قبلی فروخته بود ولی پولش را نگرفته بود شروع شد به ایران برگردد. اما دولت سیزدهم، همچنان برنامه اول خود را ادامه داد و افزایش نقدینگی را کنار نگذاشت و ایجاد تورم زیاد را ادامه داد.

در صورتیکه نه تنها می توانست افزایش نقدینگی را حذف کند بلکه می توانست با آنرا کاهش دهد.(یعنی منفی شدن واقعی نقدینگی و نه منفی شدن رشد نقدینگی)

همچنین با از بین بردن رانت، می توانست کاهش نقدینگی و افزایش ارزش پول ملی را دو چندان کند.

چیزی که باعث افزایش بهتر شدن اقتصاد ملت و در نتیجه افزایش محبوبیت و رضایتمندی بسیار زیاد ملت می شد.

چرا مدیریت دولت می بایست اینقدر ضعیف و اشتباه باشد؟؟ نمی دانم.

توجه داشته باشیم، نتیجه رضایتمندی ملت، ایرانی قویتر در عرصه جهانی خواهد بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

error: Content is protected !!